Friday, April 23, 2010

تولد فینیقیه

با "اینها" کوه می سازم
توی اتاق
بپر به بیشه های بغل
و از بانجی خصوصیمان، شعر بساز

Wednesday, April 21, 2010

11

نیمشب تو به دیوار می نگری
من به ساق، کمرگاه، به مو
جهان در انتظار غلت زدن است

10

رد میوه ها را می گیرم
تا لابلای ملافه های عصر
لب، آلبالو، شانه، شلیل

Saturday, April 10, 2010

9

با کوچکترین مفصلم
که درد می کند، و یک بوسه
به جنگ استخوان و عصب آمده ام

Wednesday, April 7, 2010

8

پنج هجای خوب،
و هفت سیلاب عجیب.
ثگثی را نشمار

Tuesday, April 6, 2010

کجا برم بهتر از اینجا؟

یک چیزهایی در زمین هست، مثل ساندویچ نون تست با کره بادوم زمینی کرانچ با عسل، این چیزها را در بهشت هم نمی شود یافت باشد که رستگار شوید.

7

بالاتر از آب و آسمان
می‌رود از گرما، به گرمای دیگری
انحنای سرخوش لب؛ کام و گونه‌ی آه

Thursday, April 1, 2010

6

به دره هایت که رسیدم
هلم بده، غرقم کن
و بر مزارم شکلات بمال