Tuesday, July 13, 2010

Let's Talk About Love-1

قبل اینکه برم مسافرت یه روز اومدم توی دفتر گروه و ده دوازده تا جمله گفتم که همه اشون با  I hate شروع می شد. تری گفت از مسافرت که برگردی دلم می خواد به خاطر من تو یه مسابقه شرکت کنی. هر چی اصرار کردم چه مسابقه ای جواب نداد. الان سومین روزه که برگشتم و مسابقه ی تری این بود که باید روزی یه جمله روی استیکی نوت های دفتر گروه بنویسم که با دوستت دارم شروع می شه و نگهشون دارم تا پایان سال.
با خودم فکر کردم اسم وبلاگم  با تئوری پشت این نوتها خیلی همخوانی داره و تازه وبلاگم هم ازاینکه هست که سوت و کورتر نمی شه بنابراین استیکی نوتهای حاوی پیام دوست داشتن  اسکن می شن و با استفاده از نانوتکنولوژی خانمان برانداز و کیک زرد پابلیش در آینده، هر شب راس ساعت مشخصی، چند قدم مونده به کدو شدن کالسکه سیندرلا می رن تو هوا. کل قضیه کمی شبیه کلاسهای حافظه و نگرش مثبت به کائناته که همه امون باهاشون کهیر می زنیم اما من به بازی دعوت شدم و تا به حال به هیچ بازی ای نه نگفتم و به علاوه می خوام ببینم تا چند روز می تونم چیزی واسه دوست داشتن پیدا کنم و نهایتا می خوام ببینم می شه جلوی کدو شدن کالسکه رو گرفت یا نه.
---
کپی رایت کدو شدن هم مال فینیقیه است.

3 comments:

  1. سلام باریک جان.من همون پورانزاد سابقم!!!ببینم،یعنی هرشب یه نت رو که توش دوست داشتن هست رو اینجا قراره بذاری؟خیلی جالبه...بعدشم ،خوش به حالت که آدم بزرگهایی دور و برت هستن که هنوز میتونن بازی کنن!!!من همیشه اینجا رو میخونم ،اما اگر کامنت نمیذارم،به خاطر اینکه چیزی ندارم که بگم!!با نوشته هات خیلی حال میکنم،ممنون که مینویسی:)

    ReplyDelete
  2. راستی،من فکر میکنم تا ابد میتونی جلوی کدو شدن کالسکه رو بگیری!بچه ها همیشه چیزی واسه دوست داشتن پیدا میکنن!

    ReplyDelete
  3. اوهوم. شبي يه نوت تا وقتي كه چيزي واسه دوست داشتن نمونه.
    من ميدونستم پورانزادي :)
    كالسكه و اينا هم كه فعلا هنوز كدوئه تو باغچه است و من اينجا و گادمادري هم دركار نيست

    ReplyDelete